رضا قربانی، رییس هیات مدیره راه پرداخت، در سلسله ویدئوهایی در شبکه تلویزیونی ارتباطات ایران، درباره کاربردهای بلاکچین و انتظارات غلطی که از آن وجود دارد، صحبت کرد.
مفهوم بلاکچین
این روزها اگر موضوعات روز را دنبال کنید، حتما واژه بلاکچین را شنیدهاید. بلاکچین یک هایپ رسانهای شدید درباره بلاکچین شکل گرفته و تشخیص سره از ناسره درباره آن سخت شده است. بعضی انتظار یک غول چراغ جارو را از این مفهوم دارند و فکر میکنند که میتوان با آن، بسیاری از کارها را انجام داد. بلاکچین یعنی یک دفترکل توزیعشده است که برای نگهداری اطلاعات و داده و مبادله آنها در یک سیستم توزیعشده استفاده میشود.
بلاکچین یک فناوری بنیادین است که تمام تجربه ما در سیاست، اقتصاد، جامعه و … را تغییر میدهد. اما بلاکچین یک فناوری معمولی نیست و برای بلوغ آن به زمان زیادی نیاز است بلاکچین امروزه در سه حوزه کاربرد اجرایی کرده است. اولین حوزه، پول نقد دیجیتالی و بهعنوان مثال بیتکوین است. بیتکوین یکی از مهمترین دستاوردهای بلاکچین است.
قراردادهای هوشمند، دومین کاربرد فعلی بلاکچین است. امروزه قراردادهای هوشمند ساده در فضای اتریوم استفاده میشود. سومین کاربرد، توکنایز کردن است و با آن میتوان داراییهای فیزیکی را به فضای دیجیتالی ببریم و با توکنایز کردن آنها، آنها را در فضای دیجیتال مبادله کنیم.
بلاکچین و توزیع فرایند تصمیمگیری
بلاکچین، تحولی شدیدی در فضای تصمیمگیری و تصمیمسازی ایجاد کرده است. تا سالها، سیستمهای تصمیمسازی در دنیا مانند بانکها ، واسطههای مالی و … بهصورت متمرکز کار میکردند. اما بهمرور، فرایند تصمیمسازی به سمت تصمیمسازی در سیستمهای توزیعشده برده شده است.
بلاکچین به دموکرات شدن تصمیمها کمک میکند. البته بلاکچین هنوز بالغ نشده است و برای تغییر بنیادین ایجاد شد توسط آن، باید سالها صبر کرد. کسانی در این تغییر، جان سالم به درمیبرند که منطق را درک کنند و همکام با تغییر خود را رشد بدهند.
محدودیتها و فرصتهای بلاکچین
این فناوری مثل همه فناوریهایی که دنیا را متحول کردهاند فرصتهایی را پیش روی ما میگذارد و محدودیتهایی هم دارد.
بلاکچین بهطور خاص برای حذف واسطهها کاربرد دارد. بلاکچین با حذف واسطهها، خودش را جایگزین آنها میکند. معروفترین مثال بلاکچینی، بیتکوین است که یک ارز رمزنگاریشده است و جایگزین پول میشود و پیرو آن، نهادهای مرتبط با بیتکوین هم جایگزین بانکها میشوند.
اتریوم هم مثال دیگری است که جایگزین قراردادها و سازوکارهای مربوط به قراردادها میشود. بیتکوین فرصت حذف واسطهها را فراهم میکند، اما باید توجه داشت که وقتی که از بلاکچین صحبت میکنیم درباره یک تکنولوژی گران، کند و با کارایی پایین صحبت میکنیم. کاری که در یک سیستم متمرکز با مقداری انرژی انجام میشود در سیستم بلاکچینی با انرژی بسیاری انجام میشود؛ چراکه پرفورمنس آن پایین است.
بلاکچین برای موارد ارزشمند است که حذف واسطهگر آنقدر ارزش داشته باشد که هزینه و عملکرد پایین بلاکچین را بپذیریم. در بلاکچین شفافیت وجود دارد اما سازوکارهای قانونی که در نهادهای دیگر داریم فعلا در این فضا شکل نگرفته و این باعث شده که در آن محدودیتها و تهدیدهای بسیاری را داشته باشیم.
قبل از رفتن به سمت استفاده از بلاکچین، باید به این سوال پاسخ بدهیم که دقیقا چه مسئلهای را میخواهیم حل کنیم و نه اینکه بلاکچین با یک هایپ، ما را با خود همراه کند و فرصتهایی که بلاکچین ایجاد میکند را از دست بدهیم.
دیدگاهتان را بنویسید